مرد فقیرى بود که از راه فروش قالبهای کره ای که همسرش در خانه درست میکرد روزگار میگذرانید. آن زن کرهها را به صورت دایره های یک کیلویى میساخت. مرد آنرا به یکى از بقالیهای شهر میفروخت و در مقابل مایحتاج خانه را میخرید. روزى مرد بقال به اندازه کرهها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند؛وزن هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به او گفت : دیگر از تو کره نمیخرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من میفروختی در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت : ما در خانه ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار میدادیم!
این داستان،حال رفتار اقتصادی بعضی از ماهاست؛رفتارهایی مثل فریب،دغل،غش در معامله و ده ها منکر دیگری که امروزه جای معروف را گرفته است؛حلقه های سیاه متصل شده به هم؛من به تو،تو به من،من به دیگری،دیگری به دیگری و در این حلقه کم فروشی دست به دست می چرخد تا درهای خیر و خوبی را به روی ما ببندد. خیرهایی که خداوند در آیه 84 سوره هود به آن اشاره کرده است؛ لا تَنْقُصُوا الْمِكْیالَ وَ الْمِیزانَ إِنِّی أَراكُمْ بِخَیْرٍ.
به این ترتیب كارگرى كه از كار خود كم مىگذارد، آموزگار و استادى كه درست درس نمىدهد، كارمندى كه به موقع سر كار خود حاضر نمىشود و دلسوزى لازم را نمىكند، همه مشمول این حكمند و در عواقب آن سهیمند.
اهمیت کم فروشی در سبک زندگی اسلامی را آنجایی درک می کنیم که خداوند رعایت این نظم را در ردیف نظام آفرینش در پهنه جهان هستى گذارده مىگوید: والسَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِیزانَ أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزانِ ( خداوند آسمان را برافراشت و میزان و حساب در همه چیز گذاشت، تا شما در وزن و حساب تعدى و طغیان نكنید.)
آیات و روایات،همه و همه یک نکته اساسی را می گویند و آن این است که كمفروشى، سرمایه اعتماد و اطمینان را كه ركن مهم مبادلات است از بین مىبرد، و نظام اقتصادى را به هم مىریزد.